قالب وبلاگ


Tenth Engine Batch Of Ship Engineering
وبلاگ گروه دهم مهندسی کشتی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار 
نويسندگان

این روزها همه ی دریایی ها کم و بیش با کانال سی تایم و مطالب , تصاویر و ویدئوهای اون آشنایی دارین . کانالی که با احترام به مخاطب به بزرگترین کانال دریایی بدل شده.

شما هم به جمع دریانوردان و دریایی های مقیم سی تایم در تلگرام و اینستاگرام بپیوندید....

ورود به کانال سی تایم

https://t.me/seatime

 


موضوعات مرتبط: مهندسی کشتی، مهندسی دریا، مطالب جالب، اخبار دریایی، دانلود فایل، اخبار گروه 10
برچسب‌ها: سی تایم, دریانوردان, کاپتان کشتی, مهندس کشتی
[ جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶ ] [ ۹:۲۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سانچی

از طرف تمام اعضای گروه دهم مهندسی کشتی دانشگاه دریانوردی چابهار ؛

حادثه ناگوار سانچی و عروج ملکوتی و قهرمانانه دریانوردان عزیز سانچی

را خدمت خانواده محترم این دریادلان تسلیت عرض می نماییم.


موضوعات مرتبط: اخبار دریایی
برچسب‌ها: سانچی ؛ نفتکش سانچی ؛ تصادف سانچی ؛
[ جمعه بیست و نهم دی ۱۳۹۶ ] [ ۶:۱۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
⚜تا بحال فکرکردین چرا باید از دریانوردان تشکر کنیم؟ ⛵️ @Seatime ما باید از دریانوردان تشکر کنیم برای اینکه: دریانوردان چرخ اقتصاد جهانی رو میچرخونن! دریانوردان در این راه زندگی اجتماعی خودشون رو فدا میکنند! دریانوردان با بدترین شرایط آب و هوایی میجنگند! دریانوردان با عبور از منطقه دزدان دریایی و مناطق جنگی جون خودشون رو به خطر میندازن! دریانوردان با بدترین آسیب های سلامت جسمی و ذهنی روبرو هستند! دریانوردان با سختگیرترین قوانین؛ یعنی قوانین دریایی دست و پنجه نرم میکنند! دریانوردان همیشه و در هر لحظه در حالت آماده باش هستند! دریانوردان با این همه سختی و نبود شغل شون در لیست مشاغل سخت و زیان آور؛ دست از انجام وظیفه برنمیدارند! دریانوردان در کوچکترین فضا و با کمترین امکانات و وسایل ارتباط جمعی زندگی میکنند! دریانوردان گاهی اوقات با می مهری هایی از سوی ارگانی که در آن کار میکنند روبرو میشوند اما دست از انجام وظیفه برنمیدارند! باید از دریانوردان بخاطر تمام سختی هایی که برای رفاه و آسایش ما انسانها میکشند تشکر کرد....! 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 برترین مطالب دریایی در جمع خانواده دریایی ایران


موضوعات مرتبط: مهندسی کشتی، مهندسی دریا
برچسب‌ها: چرا باید از دریانوردان تشکر کرد
[ جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶ ] [ ۹:۱۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
"به بهانه ی روز جهانی دریانورد"

 

شاید گمنام ترین رده شغلی نسبت به جمعیت شاغل در آن دریانوردی باشد، با وجود اینکه روز جهانی دریانورد در تقویم های بین المللی وجود دارد اما هنوز در اکثر تقویم های ایرانی در روز 25 ژوئن یا چهارم تیرماه نامی از دریانورد برده نشده است و این کم لطفی هاست که ما را به گسترش ادبیات دریایی بیشتر ترغیب میکند.

برای ما دریانورد یعنی تمام آنهایی که در دریا شاغل هستند از افسران و ملوانان کشتی های تجاری گرفته تا حافظان مرزهای آبی همه و همه را در جمع دریانوردان پنداشته ایم آنها که خدا نان شان را در آب داده ست...!

دریانوردان همچون روح در پیکره ی اقتصاد و امنیت دمیده شده اند، نه دیده می شوند و نه تلاشی برای دیده شدن میکنند، از سر اخلاص کار میکنند تا ضامن امنیت و آبادانی این سرزمین باشند!

دریانورد ایرانی علی الخصوص دریانوردان تجاری ایران در سالهای اخیر با ناملایمات بسیاری دست و پنجه نرم کردند و گاهی سکوت شان از بی مهری ها چون فریادی در وجودشان فروخفت و نگذاشت دردهایش بر دردهای مردم جامعه اش افزون گردد

. دریانورد ایرانی گونه ی دردمندی از دریانوردان دنیاست که نه تنها سختی کارش با اما و اگرهای بسیاری روبرو است بلکه در عصر ارتباطات چنان با مشقت از روی کشتی ها با خانواده ارتباط برقرار میکند که گویی هرگز در این عصر زندگی نکرده است! تلوزیون ، رادیو ، ماهواره ، تلفن ، اینترنت و هر آنچه که شما از ارتباطات میدانید بر روی کشتی رنگ باخته است !

 

تلوزیون و ماهواره ای که گاه هست و گاه نیست؛ تلفنی که با تأخیرهای کلافه کننده و قیمت های بالا هرگز وسیله ارتباطی خوبی نبوده و اینترنتی که با وجود درخواست های مکرر کتبی و شفاهی دریانوردان ایرانی هنوز در حاله ای از ابهام قرار دارد.

 

ناخدا که دیگر آبی دریا موهایش را سفید کرده بود میگفت: "دلمان خوش بود خارجی ها، از ناوگان مان رفتند؛ گفتیم بچه های خودمان در رأس امور قرار میگیرند و گره گشای کار میشوند ؛ اما عده ای از آنهاکه از دریا دل بریدند ، دل از مهر همسفران شستند و چون #دردهایمان دیگر مشترک نبود بسان تیری در تاریکی از خاطرشان محو شد. ..!"


موضوعات مرتبط: مهندسی کشتی، مهندسی دریا، مطالب جالب
برچسب‌ها: به بهانه ی روز جهانی دریانورد
[ جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶ ] [ ۹:۱۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
 

سیستم مانورینگ (Maneuovering Sys) کشتی وظیفه ی هدایت کشتی را برعهده داشته و نوعی تعامل بین افسران عرشه و مهندسین موتور به حساب می آید. این سیستم کنترل کننده حرکت کشتی به جلو و عقب (Ahead & Astern) بوده و توقف و سرعت دادن به کشتی از این طریق کنترل می شود.

سیستم مانورینگ در مواقع اظطراری _زمانی که سیستم در پل فرماندهی از کار بیافتد_ از موتور خانه کنترل میشود . در مقاله پیش رو به توضیح و تعریف اجزا و متعلقات سیستم مانورینگ پرداخته شده تا آشنایی بیشتری در این زمینه کسب کنید.

 

 

 

 سیستم مانورینگ maneuovering system

 

لینک دانلود مقاله :

 

http://s3.picofile.com/file/7510953866/Maneouvring_system.rar.html

 

 

[ چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۳ ] [ ۱۲:۳۸ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سلام دوستان . قالب قبلی چندسالی برای ما خدمت کرد و همه باهاش خاطره داشتیم اما باید قبول کرد که دچار نقص هایی خصوصا در قسمت نویسندگان و دسترسی ها بود . این قالب رو چند وقت پیش پیداکردم و تغییراتی توش دادم تا به این شکل در اومد . نظراتتون رو راجع به قالب بگید تا بتونیم بهتر از اینها وبلاگ رو به نمایش بگذاریم.


 

پی نوشت : چند روزی هست که شاهد برخی حرف های خاله زنکی در وبلاگ هستیم , دوستان اگه اینجا میان دلیل بر باجنبه بودن شون هست ؛ لطفا خودتون رو بسنجید و بعد نظر بنویسید ؛ تا خون سید مرتضی هم بجوش نیاد!!!

[ چهارشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۳ ] [ ۱:۱۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

 

مهر رخشا نکوترین چهره است…


شب یلدا تولد مهر است…


این همایون شب خیال انگیز….


هست در آخرین شب پاییز….


یخ و بن در حماسه گستردست…


در نهادش حماسه پروردست…


لفظ یلدا اگر سریا نیست…


شب مهر آفرین ایرانیست…

parandeyesefid.blogfa.com


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: شب یلدا
[ پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ ] [ ۴:۳۷ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

ترابرنیوز | رئیس کل بیمه مرکزی ایران از لغو کلیه تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا در زمینه پوشش های بیمه ای برای نفت خام و فرآورده های آن خبر داد.
محمدابراهیم امین با اعلام استقبال بیمه مرکزی از لغو تحریم‌های بیمه ای اتحادیه اروپا و آمریکا، گفت: به دنبال توافقات هسته ای ژنو، تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا در ارتباط با ارائه کلیه پوشش های بیمه ای مربوط به نفت خام و فرآورده های آن لغو شد.
رئیس کل بیمه مرکزی اظهارداشت: بیمه مرکزی ضمن استقبال از رفع بخشی از تحریم های بیمه ای، به شرکت‌های کشتیرانی و مالکان شناورهای ایرانی توصیه می کند با توجه به ظرفیت مناسبت صنعت بیمه کشور برای ارائه پوشش های مسئولیت و حمل و نقل نفت و پتروشیمی، اخذ پوشش های بیمه از بازار داخلی بیمه کشور را ادامه دهند تا ظرفیت و پتانسیل های صنعت بیمه ایران که در پی این تحریم ها ایجاد شده بود، از بین نرود.

امین افزود: بدیهی است صنعت بیمه کشور در صورت لزوم از مشارکت بیمه گران خارجی در این پوشش ها نیز استقبال می کند.
به دنبال تشدید تحریم‌های بیمه ای علیه صنعت بیمه ایران، شرکت های بیمه خارجی از همکاری با شرکت های بیمه ایرانی منع شدند؛ اما این تحریم‌ها فرصت های تازه ای برای صنعت بیمه کشور رقم زد و بازارهای تازه ای را برای فعالان این صنعت پدید آورد و برخی از بازارهای بزرگ انحصاری بیمه که در اختیار بیمه گران خارجی بود در اختیار بیمه گران داخلی قرار گرفت.


موضوعات مرتبط: اخبار دریایی
برچسب‌ها: تحریم بیمه‌ای نفت خام, توصیه به شرکت‌های کشتیرانی ایرانی
[ جمعه هشتم آذر ۱۳۹۲ ] [ ۱:۵۹ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

به نقل از بی بی چهل:BBC

ایران می‌گوید که این کشور هیچ‌ نفت‌خامی به کره شمالی حمل نکرده است.

یک مقام ایرانی در شرکت ملی نفتکش ایران، که نامش فاش نشده است به خبرگزاری مهر گفته است که خبر مربوط به توقیف نفتکش ایرانی در بنادر چین درست نیست.

او گفته است: "نفتکش توقیف شده در بندر دالیان چین، ایرانی نیست."

به گفته او هیچ یک از کشتی‌های نفتکش ایران توسط دولت چین و یا کشور دیگری توقیف نشده است.

برخی از خبرگزاریها امروز به نقل از منابع چینی گزارش دادند که چین یک محموله‌ نفتی ایرانی را که به مقصد کره شمالی در حرکت بوده توقیف کرده است.

بنابر ادعای این منابع، محموله نفت‌‌خام ارسالی به کره شمالی بخشی از قرارداد این کشور با ایران در زمینه واردات ۵۰۰ هزار تن میعانات گازی و نفت خام سبک است که کره شمالی برای تنوع بخشی به منابع نفتی خود به امضا رسانده بود.

به گزارش آساهی شیمبون، کره شمالی مذاکرات برای چنین قراردادی را سال گذشته آغاز کرد بود.

این نشریه در گزارشی در این‌باره ادعا می‌کند که محموله مورد قرارداد در چند نوبت به سوی کره شمالی و توسط کشتی‌هایی با پرچم یک کشور ثالث از ایران بارگیری شده بود؛ اما در بهار امسال از سوی مقامات چینی در بنادر این کشور توقیف شد.

بر اساس قرارداد کره شمالی و ایران، پیونگ یانگ هزینه میعانات را به ایران پرداخت می‌کرد، اما پیش از آن باید به یک شرکت نفتی دولتی چینی ارسال می‌شد.

کره شمالی پالایشگاه‌های مناسب برای بهره برداری از معیانات گازی ندارد و این مواد باید در چین به مواد قابل استفاده توسط کره شمالی تبدیل شود.

آساهی شیمون به نقل از منابع چینی می‌گوید که پکن خواستار پرداخت حدود ۲ میلیون دلار از سوی پیونگ یانگ برای استفاده از انبارهای این کشور شده است.

در همین رابطه آساهی شیمبون به نقل از یک منبع دیپلماتیک آگاه درباره روابط چین و کره شمالی مدعی شد: "هنگامی که چین متوجه شد که کره شمالی در حال وابسته شدن به نفت ایران است، از اهرم‎های فشار متفاوتی برای حفظ نفوذ خود بر کره شمالی استفاده کرده است."

ایران در اواخر فروردین ماه سال‌جاری خبر از مذاکره با کره شمالی در خصوص صادرات مواد نفتی داد.

بر اساس گزارش ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران، رستم قاسمی وزیر نفت سابق ایران ابراز امیدواری کرده بود که دو کشور به زودی درباره صادرات نفت ایران به توافق برسند.

شورای امنیت سازمان ملل هر دو کشور ایران و کره شمالی را به دلیل پیگیری برنامه‌های اتمی‌شان تحریم کرده است.

کره شمالی به دلایل مربوط به فعالیتهای نظامی، موشکی و هسته‌ای خود تحت فشار قطعنامه‌های تنبیهی سازمان ملل است و رابطه این کشور با جهان خارج بسیار محدود است و به طور عمده از طریق همسایه آن چین صورت می‌گیرد. در همین رابطه آزمایش هسته‌ای کره شمالی در ماه فوریه سال‌جاری و پرتاب یک موشک دوربرد در دسامبر سال گذشته به وسیله این کشور، تصویب یک قطعنامه جدید را علیه آن در شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه داشت.

آمریکا و اتحادیه اروپا از تابستان سال گذشته تحریم خرید نفت ایران را نیز به اجرا گذاشته‌اند. بر اثر این تحریم‌ها ایران بازار نفت صادراتی خود به اروپا را از دست داده و مشتریان نفت ایران در آسیا هم زیر فشار ایالات متحده قرار دارند تا خرید نفت از این کشور را کاهش دهند.

مشخص نیست که در صورت صحت خبر توقیف این محموله‌های نفتی، مقامات چین بر چه اساسی دست به چنین اقدامی زده‌اند؛ به عنوان بخشی از قطعنامه‌های تنبیهی بویژه علیه کره شمالی و یا به دلایل روابط دوجانبه و حفظ نفوذ خود بر کره شمالی.

چین به طور رسمی هنوز گزارشی در این خصوص منتشر نکرده است.


موضوعات مرتبط: اخبار دریایی
برچسب‌ها: کشتی توقیفی ایران در
[ دوشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۲ ] [ ۷:۵۷ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
salam . man o morteza bad az 150rooz khedmate sadeghane az keshtiye haraz sign off shodim alan ham az forodgahe shang haidarim post mizarim ta bedonid to in modat ke bi internet bodim chi keshidim. lanate khoda bar chini ha ke avalan zaboneshon daghoone va doyoman towalet hashon shire ab nadare.  dorod bar hame makhsosan agha forth haye jadid.tabrik tabrik tabrik . bebekhshid fingilish neveshtam. bye ta hi......! b


[ پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۲ ] [ ۴:۱۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
داستان شعر " من و لنگر" که بر اساس يک افسانه ي قديمي دريايي شکل گرفته است اکنون توسط زخم خوردگان کشتي هراز به صورت شعر در آمده و به علت محرمانه بودن اثر به صورت رمز دار در ادامه ي مطلب آورده شده است. خانوم ها هم کنجکاوی نکن درخواست رمز ندن شعر در حد ایرج میرزاست

و اما رمز مطلب : "نام انگليسي استاد برنامه نويسي با حروف کوچک و تعداد حروف ۸حرف می باشد"

بر روی نوشته ی سبز  زیر کلیک کنید تا به ادامه ی مطلب بروید!


ادامه مطلب
[ یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۲ ] [ ۵:۱۲ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺁﺭﻡ PEPSI ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﺨﻔﻒ ﻭﺍﮊﻩ Pay Each Penny Save Israel ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﺮ ﭘﻨﯽ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﺍﺳﺖ ، ﺧﻮﻥ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺠﻮﺵ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﻌﺎﻧﯽ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ... ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺷﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﭙﺴﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷﻦ :

 

ﭘﻔﮏ ﻧﻤﮑﯽ = ﭘﺎﯾﻤﺮﺩﯼ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ، ﮐﺎﺑﻮﺱ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭ ﻣﻠﺖ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯ ﯾﻬﻮﺩﯼ .

ﺗﮏ ﻣﺎﮐﺎﺭﻭﻥ = ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﮐﺎﺭﺍﻣﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻭﻻﯾﺖ ﻧﯿﺴﺖ

ﺷﺎﺩﻧﻮﺵ = ﺷﮑﺴﺖ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﺩﺭﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻭﻻﯾﺘﻤﺪﺍﺭ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ

ﺩﺍﻣﺎﺵ = ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻠﻮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ

ﮐﺎﻟﻪ = ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﻮ ﻟﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ

ﭘﮕﺎﻩ = ﭘﺎﺷﻮ ﮔﻤﺸﻮ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﻫﺮﺟﺎﯾﯽ

ﺑﻦ ﺳﺎﻟﻪ = ﺑﻨﯿﺎﻣﯿﻦ ﻧﺘﺎﻧﯿﺎﻫﻮ، ﺳﮓ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯽ ﻟﻨﺪﻫﻮﺭ

ﺩﺍﻣﺪﺍﺭﺍﻥ = ﺩﻫﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻫﺎﺗﯽ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺭﺍ، ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍ ... ﻧﺰﺍﺭ ﺩﻫﻨﻢ ﺑﺎﺯ ﺷﻪ!

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ ] [ ۸:۵۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

به سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن...

به سلامتی دریانوردا که تا میرسن خونه ازشون میپرسن کی میخوای بری؟

به سلامتی دریانوردا که با خودشون فکر میکنن برده ان ولی حقیقتا قهرمانن!

به سلامتی دریانوردا که انتظار محبت ندارن اما چنان به دیگران محبت میکنن که همه تو شک و شوک میمونن!

به سلامتی دریانوردا که نمازشون از دست میره ولی کافی تایمشون هرگز!

به سلامتی دریانوردا که تو این دنیای رنگارنگ همه رو یه رنگ (آبی) میبینن!

سلامتی خودم و خودت که هم دریادلیم و هم عاشق دریانوردا!

به سلامتی دریانوردا که تفریحشون ۲چیزه : ۱.خوابیدن ۲.خوردن !

به سلامتی مهندسی که تو انجین خیس عرق شده اما میگه هوا چقدر خنک شده!

سلامتی بچه های انجین که ۴۵درجه رو دمای محیط میشناسن نه ۲۵درجه!

به سلامتی بچه های دک که دم ظهر آی.جی میزنن تا بچه ها خمار نمونن!

به سلامتی مهندس برقی که وقتی از سر کارش از تو "پرو ویژن استور" برمیگرده حتما تو جعبه ابزارش ۱۰تا بستنی واسه انجینی ها قایم کرده!

به سلامتی خونواده های دریایی که صبورانه منتظر عزیز دریادلشون هستن!

و به سلامتی همه ی دریانوردایی که بدون حقوق دارن تو کشتی ها زحمت میکشن!!!

متن از : شهرام


برچسب‌ها: به سلامتی دریانوردا
[ سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۲:۲ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

داستان مینا و پلنگ ، روایتی مستند و واقعی از عشق میان انسان و حیوان ، عشق مینا ، دختری از دهکده کندلوس استان مازندران و پلنگ - روايت مستند مینا و پلنگ حکایت دختری‌ است به نام مینا که دلداده پلنگ می‌شود و پلنگ هم در تب عشق‌اش می‌سوزد، با پایانی از گلوله و گریز.

www.BandpaySH.Blogfa.com

این داستان واقعی و تاریخی است.مینای سرخ چشم یا ورگ چشم (ورگ=گرگ). در حدود صد سال پیش میان سالهای 1275 تا 1285 در یکی از روستاهای ییلاقی مازندران به نام کندلوس در کوهستانهای چالوس در میان جنگلهای انبوه و دست نخورده آن زمان داستانی رخ داد که شاید در جهان بی نظیر بوده است.
داستان عشقی میان پلنگ و دختری سرخ چشم به نام مینا که می تواند به یکی از زیباترین داستانهای رمانتیک جهان و یک اثر ماندگار ادبی و زیست محیطی در جایگاه یک میراث ماندگار بشری به جهانیان شناسانده می شود. این داستان جدای از محتوای عشقی بی مانند ، از دید زیست بوم (محیط زیست) و عشق به جانوران نیز مورد اهمیت است. اگر همه چون مینا بودند و چنین عشقی داشتند اکنون ببر مازندران برجای مانده بود و شیر، یوزپلنگ و پلنگ ایرانی با شتاب سوی نیستی نمی رفتند. ما ایرانی ها باید مینا و پلنگ را نماد جهانی عشق به حیات وحش به جهانیان بشناسانیم.
پیرمردها و پیرزن های کندولوس 70 تا 80 سال پس از ماجرا وقتی از عشق این دو تعریف می کردند از اندوه مینا و ستمی که بر او شده بود زیر گریه می زدند و به سینه خود می کوبیدند!

پلنگ در افسانه های مازندران :
پلنگ حیوانی است که به قدرت٬شجاعت و سرعت معروف است.جانوری آرام و گوشه گیر که قدرت دید خارق العاده ای دارد و میتواند حرکت هر موجودی را از فاصله یک کیلومتری تشخیص دهد.به دلیل قدرت بالا رفتن از بلندی ها ٬ارتفاع و پرش به عنوان مظهر قدرت و چابکی شهرت دارد و پوست گران و زیبای این حیوان موجب شده است تا به عنوان یکی از زیباترین موجود طبیعت شناخته شود. پلنگ فقط یک جفت برای خود انتخاب میکند و نر و ماده نسبت به هم محبت بسیار ابراز میکنند. مشهور است یک شکارچی که برای به دام انداختن ماده پلنگ آدمخوار طعمه مسموم در محلی قرار داده بود صبح روز بعد ماده پلنگ را مرده یافت در حالی که پلنگ نر سر خود را روی لاشه جفت خودنهاده و از جای خود تکان نمیخورد تا جایی که اجبارا او را با تیر زدنند.
روایت هایی از پلنگ و انسان :
رابطه عاشقانه مینا و پلنگ از دهکده کندلوس ، رابطه عاشقانه گلی و پلنگ از دهکده زانوس ، عشق پلنگ به عروسی زیبا به روایت سیروس طاهباز در کتاب یوش ، و روایتی در منطقه بندپی بابل از رابطه پلنگ و چوپان (در پایان مطالب ادامه مطلب موجود است)

توجه : تاکنون روایتهای متعددی از داستان واقعی مینا و پلنگ نوشته شده که ۲ نمونه از بهترین ها را برای شما جمع آوری کردیم،یکی به روایت فرهود جلالی کندلوسی و دیگری داستان مینا و پلنگ نوشته هادی سیف. | در ادامه مطلب می توانید روایت فرهود جلالی کندلوسی را به طور خلاصه بخوانید و داستان مینا و پلنگ نوشته هادی سیف را به صورت PDF دانلود نمائید + دانلود آهنگ مازندرانی مینا و پلنگ

برای مشاهده متن کامل داستان مینا و پلنگ + دانلود آهنگ به ( ادامه مطلب ) مراجعه کنید . . .

 

منبع: نشريه فرهنگي بندپي:بهشت گمشده مازندران  www.BandpaySH.BLogfa.com



موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۳:۳۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...

میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...
در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنم..
در دلم دلتنگی ام را...
در سکوتم حرفهای نگفته ام را...
در لبخندم غصه هایم را...
و حال که این زمان است ...
طپش های قلبم حتی نای رقابت با دقیقه ها را هم ندارد ...

 
می روم ...
می روم و زیر لب بر سکوت کوچه ناسزا می گویم ...


خدا را می خوانم ...
خدایا.....
سرای محبت کجاست ...؟
ولی باز جز سکوت کوچه جوابی نمیشنوم ...


چند روزی میروم...بی انگیزه تر از همیشه...
     در جستجوی لحظه ای فراموشی...
                            اندکی هوای غیر از اینجا...
                                    به هرکجا که آسمانش این رنگ نباشد...
                                                        میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...

 پی نوشت:

۱. این شعر در نظرات درج شده بود ، به دلیل ارزش معنوی به عنوان پست درج شد!

۲. احتمالا نویسنده به همین تازگی ها از خونه شون زده بیرون!!!

۳. و حال او را فقط شما میدانید وبس!!!


برچسب‌ها: شعر سفر, شعر دوری و دلتنگی, شعر رفتن و نرفتن
[ یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۱:۲۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

به اطلاع دوستان می رساند جهت تحقق اهداف وبلاگ که همانا جذب حداکثری و دفع حداقلی است و بعلت پیامک های تهدید آمیز به مدیر وبلاگ اسم یکی از مجردین از "لیست" حذف شد و به "تـــــــريـــــم" اضافه شد

اين دوست عزيز که خواست اسمش فاش نشود محمد شعباني بود که عامل اصلي اغتشاشات ترم ۴ و دليل حذف تيم مطرح صاعقه در ترم  ۷ و آغـــاي گل شدن آن حاج سهيل ملعون که با گاوبندي ۲۱ گل زده بود ؛ مي باشد! (افعال ربطي : است بود شد گشت گرديد)

خبر آمد که آغا زن گرفته            شکسته بالشو گردن گرفته

برای بودن اسمش تو این جمع          مثه موش حالت مردن گرفته

پیامک داد و فتوا اندرونش          بگفتا از سر گیج و جنونش

بکن نام مرا از لیست تان حذف       و ما دایرکت کردیم به همونش

شعر و تنظيم از : شهرام و سيد مرتضي


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
برچسب‌ها: افشاي گاوبندي ها فوتبال ترم 7 ؛ حذف شعباني از ليست
[ دوشنبه سیزدهم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۱۱:۱۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
دستهایش زیر پوششی از گرده پنهان بود
بروی تخته کز ظلمت چو قلب ظالمان و چهره زندانیان تاریک و غمگین بود
تساوی را مصور کرد

یک با یک برابر است 1=1

از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد

و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود یک با یک برابر بود ؟

سکوت موحشی بود و سوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد: آری

و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود
وانکه دستی فاقد زر داشت پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت همچون قمر می داشت بالا بود
وان سیه چهره ای که می نالید پایین بود
اگریک فرد انسان واحد یک بود
پس چه کس دیوار چین را بنا می کرد؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
پس چه کس با خون ماها کاخ می ساخت؟

اگر یک واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد


معلم ناله آسا گفت
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید
یک با یک برابر نیست در اینجا

::خسرو گلسرخی

[ جمعه دهم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۵۳ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

بنا به درخواست آقاي همساده تصاويري از مجردين گروه ۱۰ در وبلاگ درج کرديم که به دليل زياد بودن نام ها مجبور به درج ادامه ي مطلب شديم . براي مشاهده ي خوشتيپ ها و مجردين گروه به ادامه ی مطلب تشريف ببريد.

ورود خانوم ها با حجاب مانعي ندارد . لطفا از تصاوير سو استفاده نکنيد

 

اینجا کلیک کنید!!!


ادامه مطلب
[ چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ ۸:۳۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

ماجراي تعريف کردن خاطره توسط يک گروه دهي براي زن و بچه اش

بابا جون بیا بشین پیش خودم اینقدر  خواهرتو اذيت نکن . بیا واست داستان رشادت های خودمو تعریف کنم. بشين بابا ميخوام واست خاطره تعريف کنم.

پسره هم که بد عادت شده میگه: بابا اول خر سواری بعدش قصه.... 

دیدین که دریانوردا چقدر خونواده دوستن خلاصه باباهه تا خم میشه يهو دختر و پسر باهم می پرن رو پشتش و داد ميزنن : هی...برو ....برو خر خوب من ....برو بابایی....!!! دختره داد ميزنه : مامان....مــــــــــــــــــــامان...بيا نگاه کن داريم از بابا  سواري ميگيريم....مامانشون هم مياد و بابا که ديگه خسته شده ميگه : خو حالا بسه...بچه ها پياده ميشن مامان بچه ها هم با سيني چايي مياد ميشينه کنارشون...

بابا يه آهي ميکشه و اينجوري تعريف ميکنه :

" همه چي از برعکس گرفتن نقشه ايران شروع شد فکر کردم چابهار شماله ولي خلاصه خدا زدمون و ۴سال از جوونيمون تو چابهار گذشت ولي انصافا عجب دوراني بود تنها چيزي هنوز از اون دانشگاه واسم باقي مونده چند تا دوست دريادله ؛ خدا حفظ شون کنه...!

دانشگاه تموم شد و بعد يه مدت پامون به دريا و کشتي رسيد...اون اوايل که جونيور بوديم واسه خودم يلي بودم...چست و چابک بودم... عشقم بيلج زدن با جي اس بود....ويل کي برميداشتيم  و

پسره مي پره وسط حرف باباش ميگه : بابايي بيلــــچ چيه؛ چرا واسم نياوردي؟ دختره هم خودشو لوس ميکنه ميپره بقل باباش ميگه باباجون جي اس عروسکه؟؟؟

باباهه ميخنده ميگه نه عزيزاي دلم اين چيزا نبود...اصلا آووردني نبود زدني بود

بچه ها گيج نگاه پدرشون ميکنن و ميگن بابايي چرا ميزديش؟ مگه حرفتو گوش نمي کرد؟

باباهه با صداي بلند تر ميخنده ميگه : باباجون وقتي پر بود ميزدمش که خالي بشه....

زنش ميگه دست از اين اصطلاحات بردار..من نمي فهمم تو چي ميگي چه برسه به اين بچه ها....

حالا بگو ببينم اين دوستت "جي اس" کيه که باهاش ميرفتي بيلج ميزدي؟ 

باباهه که ازشدت خنده چشاش اشک مياد ميگه : زن...تو ديگه چرا ؟ نکنه فکر کردي اون "جي اس" که گفتم؛همون دوستم جواد سنگ سفيديه؟؟؟؟  واي خداااااا

مامان بچه ها با شنيدن اين حرف چاييشو زمين گذاشت گفت :اينقدر بيلج بيلج نکن... اصلا اين بيلج که ميگي چيه؟ بعدشم بگو با آغا جواد کجا ميرفتين بيلج ميزدين؟ وايسا ببينم...نکنه بيلج همون.......   خداد به دادت برسه....زود باش بگو بينم ؛اون موقع من توي زندگيت بودم يا مجرد بودي؟

بابا دختره رو از رو زانوش ميذاره زمين ميگه : زن دست بردار ..... جواد چيه؟ مجرد کيه؟

 به مرگ پوپک اگه اين داستان ها باشه...چرا الکي واسم حرف درمياري؟؟؟؟ خوشت مياد بچه ها ببينن ما داريم دعوا ميکنيم؟؟؟؟

زن که حالا ديگه از کوره در رفته ؛ با حالت هجومي (مورد توجه آغايون ؛در اين صحنه ها هيچوقت گاردتون فراموش نشه ) ميگه : چشمم روشن....پوپک ديگه کيه؟؟؟ من ديگه يه لحظه ام تو اين خراب شده نمي مونم. از جاش بلند ميشه و ميگه بچه ها پاشين بريم خونه ي آقاجون تا تکليف من و اين باباي بيلج زنتون مشخص بشه....

مرد که ديگه واقعا مات مونده بود و با سر و صداي ناگهاني زن تموم حرفاش يادش رفته بود؛ با خودش گفت : لعنت به من با اين خاطراتم...يه خاطره ي شاد داشتيم اونم اينجوري شد...!"

حالا صحنه رو تصور کنيد :

بچه ها لباس پوشيدن دم در منتظرن ؛ مامانشون داره از جيب بابا کرايه ي تاکسي رو ميگيره ؛ دختره هنوز ميگه بابايي از خونه ي آغاجون اومديم بايد واسم اون عروسکه رو بخري ها...!

 بابا هم که حالا چايي کوفتش شده بود : گفت هي يادش بخير ياد اون کافي تايمي افتادم که چيف اومد پايين و از سر تا پا همه مونو با حرفاش شست ،حتي سکند رو...تريپ اول جونيوري بود!

 يهو در خونهمثل رعد و برق  بهم کوبيده شد و بابا يهو تکوني خورد و حواسش شد که خودش تنها تو اتاقه...بازم رفت تو عالم خودش...هي يادش بخير ...اين اتاق خالي منو برد به تريپ دوم جونيوري....! "

 

نکات اخلاقي داستان:

  •  از دوران جونيوري به هيچ وجه خاطره تعريف نکنين!
  •  از بيان خاطرات کاري جدا" پرهيز کنيد حتي يک بيلج زدن خشک و خالي!
  •  به بچه تون ياد بدين تو حرف بزرگترش نپره 
  •  از همين الان تو نظراتتون به اين "آغا پوپک" اينقدر گير ندين تا بعدا  تو همچين صحنه ي مهمي آوردن اسمش قوز بالا قوز بشه!!!
  • چيزي از کشتي "تي سه" نکنين (چه ربطي به داستان داشت)
  • هيچوقت تو جيب تون پول نقد نگه داري نکنين!
  • از يه استان ديگه زن بستونيد 
  • زياد به دعواي پيش اومده فکر نکنين ؛ بچه ها بايد فردا برن مدرسه ؛ پس حتما بر ميگرده!!!
  • هيچوقت قوانين دريايي از جمله MARPOL رو زير پا نذارين
 

 

[ دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۳:۳۸ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

برادرا ؛ خواهرا ؛ سر گرفتن اين ماهي من کلي دردسر کشيدم . از عواقب گرفتنش هم عوض شدن واچ من با سيد مرتضي بود چون تو اون روزي که بنده اين ماهي رو گرفتم چيف پاکستاني مون چيزي صيد نکرد و خلاصه دهن منو سرويس کرد ولي خداييش به عوض شدن واچ مي ارزيد خدا رو شکر که همه ي بچه هاي انجين عالي هستن و اهل ماهي گيري و عوض شدن واچ بي تاثير بود!!!

فواد جان لنگ بنداز داداش فقط ماهي هايي که خودت صيد کردي رو رو کن ماهي هاي داداشت رو نشونم ندي يه وقت  راستي اسم اين ماهي ميگن باراکودا هست ؛ قدش تقريبا ۱۲۰سانتي متر و وزنش هم تقريبا ۹کيلو بوده ؛ به قول کچل انصافا بالا کشيدنش خيلي سخت بود ؛

«در این قسمت از متن تصویر شهرام و باراکودا بود که به دلیل مصداق جرایم محرمانه😅 حذف شد»

پي نوشت : البته بنده از زمين هاي خاکي شروع کردم و به اينجا رسيدم  (شاهدم بويلر سوت خاکي منه)؛ مرگ کچل همين برادر انگليس شاهده که توي چشمه هاي استان فارس سر گرفتن يه ماهي فسقلي چه زحمتي ميکشيدم اما نتيجه نميداد ...يادش بخير !!!


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱:۱۶ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

با سلام . به نوبه خودم و به نمايندگي از طرف گروه عزيز و بزرگوار ۱۰ ؛  روز زن اين موجود دوست داشتني رو به تمام مادران مهربان ؛ همسران صبور؛ خواهران دريادل و دوست دختر هاي دريايي تبريک ميگم و اميدوارم هميشه سالم و سلامت باشن و دلاشون غرق در دريايي از شادي باشه .

 ممکنه به هر دليلي نتونسته باشيم روز مادر کنار مادرمون باشيم اما همينکه صادقانه بيادشون هستيم و دلمون براشون مي تپه به نظرم مثال همون بوسه اي هست که بايد بر دستان پر مهرشون مي زديم...!

از اونجايي که ويروس تاهل در حال فراگير شدن در بين گروه دهي ها هست و نسل مجردين پيش بسوي انقراض ميره ؛ يه تبريک ويژه هم به همسران مهربان و هميشه همراه و همدل گروه دهي ها بايد بگيم چرا که لايق قدرداني هستن!!!

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱۲:۰ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

و سلامي دوباره بر خبثاي وبلاگ ...! فعلا که تفريح ما تو کشتي شده ماهيگيري . البته بچه هاي خوب درسته که در فصل تخم ريزي نبايد ماهي گيري کرد ولي در فصل کرم ريزي ما ؛ ماهي ها نبايد تخم ريزي کنند واسه همينه که ما ميگيريمشون!!! چي گفتم راستي اسم اين ماهي به زبون محلي منطقه عسلويه "جش" هست!!!  و سايز پاي بنده ۴۳ درشت پا تا قد ماهي دستتون بياد. وزن ماهي ۵ الي ۷ کيلو ؛ قيمتش رو خشکي ۵۰ تا ۷۰هزار!!! نرين ماهي بخرين يارانه تون قطع بشه

ماهیگیری روی کشتی


برچسب‌ها: ماهي جنوب ؛ ماهي گيري در کشتي
[ سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۷:۴۰ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
سلام . نوروز اومد و رفتيم استان فارس . قسمت شد به حامد و غلامحسن هم سري بزنم . جدا از اينکه به قول نعمان مازندران بهشته اما واقعا بايد معترف اين شد که استان فارس هم بسيار زيباست . بهتون پيشنهاد مي کنم اگه تا کنون نرفتين حتما سري بزنين!


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ ] [ ۱۲:۴۷ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

تصاویری زیبا از محیط کشتی و دریا براتون میذارم . میدونم همتون زیاد از عکس های دریا دیدید اما این عکس ها واقعا متفاوته و یک عکاس حرفه ای به نام آقای رضا ارجی خالق این آثار زیبا هستند .

براي مشاهده تصوير در اندازه واقعي بر روي همان تصوير کليک کنيد

 نمایی از مرغان دریایی

.......

دریا ؛ کشتی ؛ مرغ دریایی بر فراز آسمان

.......

مرغ های دریایی بر فراز آسمان زیبای دریا

.......

بدون شرح....!!!

........

غروب زیبای دریـــا در هیچ کجای دنیا دست یافتنی نیست!

.........

زنجیرهایی که نگاهم را زندانی کرده اند!

................ به راستي که زيبايي هاي دريا مثال زدنيست!  ..............


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: Wallpaper of sea
[ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۱۴ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

آغا فواد از اين کارا زياد ميکرد. گفتيم يادي از گذشته ها بکنيم:

یادش بخیـــــــر

 

یادش بخیر

 

اينم ۴ تا سيد گروه ۱۰ که تو اين چهارسال توي جشن هاي عيد غدير همش شيريني بدست بودند.

ولي خداييش دم سيد مرتضي گرم سال اول ۲۵تومني ميداد و سال آخر ۱۰۰۰تومني شد

جشن عید غدیر - 4تا سید گروه 10

[ جمعه هجدهم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۲ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: ضریب هوشی بالا
[ یکشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۹:۲۸ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

اگر صد نفر که تو  گروه ۱۰ و اين وبلاگ هستن ؛ حداقل نفري  ۱۰۰هزار براي خونه مون تومن آجيل نخريم ميشه ۱۰ميليون تومن...خواهش ميکنم بياين اجازه نديم ۱۰ميليون تومن الکي بره توجيب دلال هايي که فقط بلدن قيمت اجناس رو بي دليل بالا ببرن...!

سلام بچه ها . اين مطلب رو از سايت قطره برداشتم . مطلب مهمي هست . خواهش ميکنم اتحادتون رو اينجا هم نشون بدين . همه ماها خوب میدونیم که اصلاً اوضاع خوبی توی کشور جریان نداره . قصد نداریم کسی رو متهم کنم. قصد شعار دادن نداریم. مشکل از این حرفا رد شده. این نوشته نه سیاسیه و نه قصد تحلیل اوضاع داره و نه دنبال متهم میگرده. این نوشته عین یه درده که این روزا داره یواش یواش عین خوره همه چیزو میخوره و جلو میره.

متاسفانه یک مشت دلال مثل زالو و کفتار به جون مردم افتادن و هر روز یک چیزی بهونه میکنن تا خون بیشتری از بدن بی رمق مردم بکشن . از ارز و طلا و ماشین و مسکن گرفته تا ارزاق عمومی و … حالا چشممون به جمال آجیل هم روشن شد!!! من واقعاً نمیفهمم چه اتفاقی افتاده که آجیل توی یک هفته باید ۲-۳ برابر بشه!!! اگه تولید کننده سودی میبرد آدم برای خودش توجیه میکرد که لااقل آدمای زحمت کش سود بردند ولی متاسفانه زالوها و کفتارها به صف شدن تا شیره جون کشاورزو با مزه خون مردم یکجا بالا بکشن.

الان خیلی از هم وطنامون حتی دیگه توان سیر کردن شکم خودشون و خانواده شونو ندارن. توان خرید یه دست لباس رو ندارن. توان تامین هزینه تحصیل بچه اشونو ندارن …

حالا چرا بحث آجیلو وسط کشیدم، شاید هنوز برای خیلی از ماها ۳۰۰-۴۰۰ تومن هزینه آجیل عید اونقدر نباشه که توان مالیمونو تحت فشار بزاره اما این پول میتونه شب عید یه خانواده رو برقرار کنه. میتونه هزینه خوراک ۱ ماه یک خانواده رو تامین کنه. قصدم این نیست که بگم بیاییم پول آجیلو به اونایی که نیازمندن و آبرودار کمک کنیم. قصدم اینه که بگم بیاییم” با هم و برای هم بودنو” تمرین کنیم. نخریدن و نخوردن آجیل کسی رو نمیکشه . اما خریدنش یک مشت مفت خور دلالو ( صنف و بازار به دل نگیرن منظورم دلالهاست ) خرکیف میکنه و صد البته جری تر که دفعه بعد یک چیز دیگه و یک شکل دیگه براشون عامل مکیدن خون مردم بشه. قصدم اینه که بیاییم به جای شعار دادن و عمل نکردن ، اینبار بدون شعار عمل کنیم. بیاییم پوزه دلال جماعتو بمالیم زمین تا حواسش جمع بشه که نه بابا، دیگه از اون خبرا نیست.

اگر ۱۵ میلیون خانواده بطور متوسط ۱۰۰ هزار تومن توی جیب دلالای آجیل بکنن، همین یک قلم میشه ۱۵۰۰ میلیارد تومن!!! پولی که بلافاصله میره توی یک مسیر دیگه و هر بار فربه تر و فربه تر میشه و دمار مردمو درمیاره .

حرف ساده است. بیاییم امسال آجیل نخریم و یک نوشته قشنگ روی سفره هفت سینمون، میزمون بزاریم که برای چی اینکارو کردیم. اگر کسی دوست داشت (دوست داشت بدون هیچ اجباری) میتونه معادلشو به افراد نیازمند اطرافش یا مثلاً به زلزله زده هایی که یک زمستون وحشتناکو گذروندن کمک کنه تا اونها هم یه کمی عید داشته باشن یه کمی مرهم آلامشون باشیم یه کمی “بگیم” هموطن ما کنارت هستیم. نه اینکه با یه نوشته توی فیس بوک … با گفتن ۴ تا جمله توی جمع ابراز هم دردی بکنیم . میتونیم با پولش مواد خوراکی، لباس، یا هر چیز ضروری دیگه تهیه کنیم و ببریم دم خونه یه آدم زحمتکش که روزگار نامرد دستشو خالی کرده، زنگو بزنیم و بزاریم پشت در و بریم. اگر هم دوست نداشتیم پولشو بزاریم جیب خودمون. حداقل نزاشتیم یه مشت مفت خور بخورن و ببرن و به ریشمون بخندن.

بعضی ها فکر میکنن: مگه میشه! عیده! آبرومون…! … ما که فکر میکنم میشه و قشنگتر هم هست. آبروی آدم به اینه که انسان باشه. آبرویی که بند ۴ تا تخمه و آجیل باشه همون بره بهتره.

ما (یه تعدادی از دوستان) تصمیم گرفتیم که نه خودمون آجیل میخریم و نه جایی میخوریم. هر جا هم که بریم برای دید و بازدید یه کارت به سینه‌مون میزنیم و روش مینویسیم چرا اینکارو کردیم. سر سفره هفت سینمون هم یک نوشته خواهیم گداشت و موقع پذیرایی مهمون روی میز میزاریم که هزینه آجیل امسالو به نیازمندان دادیم. تا این مسئله جا بیفته

توی این روزای بی کسی، یه کمی کس و کار هم دیگه باشیم.

امیدوارم با انتشار این موضوع و عمل به اون

- نخریدن آجیل

- نخوردن آجیل

- اگر دوست داشتید هزینه کردن پولش برای افراد نیازمند دور وبر خودتون

هر کدوم سهم خودمونو ادا کنیم. از آجیل شروع کنیم، اگر خوب بود سراغ چیزای دیگه هم میریم

لطفا نگیم “مردم” وقتی می فهمن یه چیزی می خواد کمیاب بشه میرن بیشتر می خرن… ما خودمون “مردم” رو تشکیل می دیم. ما حاضر نیستیم خودمون سختی بکشیم چون فکر می کنیم بعضی ها می رن می خرن و می گیم چه فایده پس این ها بی نتیجست.. مشکل اینجاست که زمانی که وجدانمون بهمون می گه ما باید از یه جا شروع کنیم، با این تفکرات سر وجدانمونو کلاه می ذاریم..

پس همین مردم خود ما هستیم. از خودمون شروع کنیم. توی این جمعیت اگه خود ما ، کسایی که این متنو می خونن یه عدشونم این کارو انجام بدن دفه ی بعدی چند نفر دیگه باهامون هم راه می شن. اول هر کاری سخته اما زمانی که وحدت رو یاد بگیریم همه چیز درست می شه.

این چرخه معیوب رو خودمون درستش کنیم. این یک کار که ازمون بر میاد.

[ جمعه چهارم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۱۲:۴۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

با سلام.

بروبچه هاي عزيز دوره ي وارتسيلا ۶ اسفند قراره تو محمودآباد برگزار بشه . اين دومين دورهء وارتسيلا هست که بچه هاي گروه 10 توش حضور دارن. از چند و چون اين دوره خبر زيادي ندارم .جالب توجه اینه که خان هم در اين دوره حضور داره

لطفا اگه کسي ميدونه بيشتر راجع به اين دوره توضيح بده که به قول فواد خبيث و حاجي (لعنت ا.. عليه) "همگان بدانند..."


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
برچسب‌ها: برگزاری دوره وارتسيلا در محمودآباد
[ سه شنبه یکم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۳۸ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

پاورپوینتی دیدنی و جالب از یونیفرم های نیروی دریایی:

نیروی دریایی با توجه به نظم و انظباط خاص خود و بر اساس ضوابطی دارای یونیفرم های متفاوتی می باشد . که بر اساس مناسبت های خاص ؛ مکان های خاص و فصل ها دسته بندی می شود . این فایل در قالب اجرایی پاورپوینت مربوط به یونیفرم های نیروی دریایی انگلیس برای مرد و زن می باشد . همچنین به توضیح درجات نظامی نیز می پردازد.

منبع : مهندسی دریا - مهندسی کشتی

لینک دانلود :

Downloaddownload


برچسب‌ها: پاورپوینتی دیدنی و جالب از یونیفرم های نیروی دریای
[ یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۱ ] [ ۸:۴۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

 

متاسفانه باید به اطلاع هم گروهی های عزیزم برسانم که محمد قهرمانی معروف به مرام به دلیل شکستگی انگشت شست پای چپ جهت مداوا از کشتی حضرت نوح پیاده شده و در حال طی کردن مراحل درمان می باشد . در تماس تلفنی که با محمد داشتیم بسیار از وضع موجود گله مند بود که چرا بچه های گروه از حال او جویا نشده و یادی از این رفیق و یار دانشگاهی نمی کنند. دوستان برای اینکه این دوست عزیز احساس تنهایی نکنه باهاش تماس بگیرید .

تلفن تماس با محمد : ۰۹۳۷۷۵۱۶۰۸۵

از طرف شهرام و حسن


موضوعات مرتبط: اخبار دریایی
[ شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۱ ] [ ۵:۴۱ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سلام بر همراهان هميشگي وبلاگ

بي مقدمه :

توجه : لطفا تو نظرات اسمی از کسی نبرید و اگه خواستین چیزی بنویسین با اسم مستعار اشاره کنید!


سوتی به چی میگن؟ شاید سوتی یه چیزه گردی باشه مطمئن هستم هممون تو دوران جونیوری سوتی های خیلی خفنی دادیم که بيشتر اوقات همه فهمیدن چه گندی زدیم و کلی سروصدا شد  ولي گاهی اوقات هم سوتی هایی دادیم که جز خودمون کسی بویی از این قضیه نبرد و جون سالم به در بردیم:

یه مدرک از یه سوتی میذارم ِاين سوتي قشنگ از مجموعه سوتی هاي سید علی موسوی هست البته یادآور بشم که تموم جونیورهای کشتی این سوتی رو دادن شاید هم چندین بار اما سید ما رکورد دار این سوتی شد:

به اعداد زیر نگاه کنید

 cascade tank over flow  by S.A.M

 به نظرتون وقتی Cascade Tk  به مدت ۴۵دقیقه  over flow میده چند تن آب به ملکوت اعلا میپیونده؟؟

***** 

حالا ازتون ميخوام با صداقت يکي يا چند تا از قشنگ ترين ؛ خنده دار ترين و شايد هم مهلک ترين سوتي اي رو که داديد تو نظرات بنويسيد.

بچه ها دوستاي خوبي واسه هم باشين اينجا فقظ ميخوايم با هم بخنديد نه به هم  !!!!

منتظر سوتي هاتون هستيم؛من جمله اسبق ؛ خبيث ؛ عمروعاص ؛ حاجي ؛ همساده و ...که در اینجا نمی گنجه اسم ببرم ...


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۱ ] [ ۲:۲۴ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سروده ایست از من تازه لب زبان گشوده ، منی که از ندیدن دوستانم به مانند گل شبنم ندیده ام ،  با کمال احترام تقدیم به دوستان عزیزم که دلتنگشون هستم:

« مرو...تنها مرو بی من »

برای خونه دلتنگم...

          برای بوی اون کوچه...

                      برای نون داغ داغ آبادی

                               برای کودک سرمست از شادی

دلم دلتنگ آبادیست

           دلم دلتنگ یاس و غربت لیلی ست

    نمی دانم دلم با کیست؟

نمی دانم دلیل بی دلیلش چیست؟

 بیا تا لب بچسبانیم

          به این جام می پر خون...!

و تو آغوش گرمت را

       به سردی تنم بسپار...

تو ای دیرین ترین معشوق گمنام دل آوازه

                تو ای مستی چشمانت ندارد هیچ اندازه

من از مستی چشمان تو سرمستم

          بیا آخر در این دوری نافرجام حزن انگیز دریایی

رهایی بخش چشمان غریبم باش

           برای پرگشودن ها چه مشتاقم چه مشتاقم

کدام آبی بی پایان پهناور  ، به دستانت گره خورده؟

                      من از سوی دو موج عاشق درهم فرو رفته

                                      من از سرخی خورشید و حریق آرزو رفته

                  من از جنبیدن لبهای خشکم در دل دریا

 به سمت تو بر آرم دست سردم را

              بگیر آرام و آزادم کن از این فکر بیهوده...!

                          بیا آغوش گرمت را به سردی تنم بسپار

بیا تا جان بگیرم از ،

             نوازش های پر مهرت

                                                   مرو...تنها مرو بی من...!

مرا با خود ببر سمت خدایی که

           بسان کدخدای سالخورد و پیر آبادیست

                          ببر آنجا که دل ها از ، نماد فتنه ها خالیست!

       مرا در قلب خود جا کن،

                ببین آرامش من را ،

                           بیا بنشین تماشا کن..!

بیا بنشین تماشا کن..!


این شعر تقدیم شد به تمامی دوستانم در وبلاگ گروه ۱۰ مهندسی کشتی چابهار

سروده شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ آبان ساعت ۲بامداد توسط شهرام هادی زاده

[ دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۱ ] [ ۲:۳۷ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سلام برو بچ گروه ی دهی خودم . جونیورای خودمون...چی ببخشید خودشون 

سلامی به گرمای جزیره خارگ به دوستان گروه دهی عزیز . نمیدونم تا حالا شده از کشتی به اینترنت وصل بشی یا نه ولی تجربه نشون داده مثل من ..کیف میشین

الان با محمد قهرمانی تو کشتی آمل هستیم و هم اکنون در حال "ship-to-ship" با سوپر تانکر دانش هستیم . کشتی ها همه در حال حرکت هستند و آمریکای جنایتکار بداند که ما به کوری چشم اون فرت و فرت داریم نفت  می بریم . ای شافت کشتی برود در نشیمن گاه آمریکا  .

از اسم کشتی ها نپرسین که همه بخاطر تحریم های لعنتی که مانع اروپا رفتن برخی اساتید همچون انگلیس  - عمروعاص - اشعث - اسبق کچل و برنده جایزه چیز طلایی برادر تازروفسکی سلمان خسنویچ تغییر نام دادند و به قولی داریم تحریم ها رو دور میزنیم .

نکته مهم : محمد قهرمانی احتمالا یک ماه دیگه پیاده میشه اگه کسی از بچه ها دوست داشت به جای محمد بیاد حتما با مهندس شهبازی صحبت کنه به نظرم انتخاب این کشتی میتونه بهترین گزینه باشه صد در صد برای متاهلین و متعهدین .خلاصه وظیفه ما بود که بهتون بگیم .

دوستتون دارم خیلی زیاد...واسمون نامه بفرستید .


موضوعات مرتبط: مهندسی کشتی
برچسب‌ها: اینترنت در دریا, گروه 10 مهندسی کشتی, وبلاگ دریایی ها, دریانوردان
[ جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۱ ] [ ۲:۵۳ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

این روشها جهت یادآوری مجدد واستفاده بهینه اینجا ذکر میشه. یادتون باشه دور از دسترس اطفال و خصوصاً آدمای بی جنبه قرار دهید. البته بعضي هاش به ما و عباس نمياد ولي جالبه بدونيد

۱٫ روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن.
۲٫ سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند.
۳٫ وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین.
۴٫ وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین.
۵٫ کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس ده هزاری (یا سکه طلا) پرداخت کنید.
۶٫ همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین.
۷٫ جدول نیمه تموم دوستتون رو حل کنین.
۸٫ روی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت حرکت کنین.
۹٫ وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین.
۱۰٫ از بستنی فروشی بخواین که اسم پنجاه و چهار نوع بستنی رو براتون بگه.
۱۱٫ در یک جمع سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین.
۱۲٫ به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین.
۱۳٫ وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه های تمام طبقات رو بزنین و سریعاً و بی سروصدا محل رو ترک کنین.
۱۴٫ وقتی با بچه ها بازی فکری می کنین سعی کنین از اونها ببرین.
۱۵٫ بادکنک بچه ها رو بترکونین.
۱۶٫ ایده های دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین.
۱۷٫ بوتیک چی رو وادار کنید شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچ کدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
۱۸٫ شمع های کیک تولد دیگران رو فوت کنین.
۱۹٫ اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین.
۲۰٫ وقتی کسی لباس تازه می خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته.
۲۱٫ صابون رو همیشه کف وان حموم جا بذارین.
۲۲٫ روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین.
۲۳٫ وقتی دوستتون رو بعد ازیه مدت طولانی می بینین بگین چقدر پیر شده.
۲۴٫ وقتی کسی در جمعی جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود.
۲۵٫ چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین.
۲۶٫ موقع ناهارتوی یک جمع جزئیات تهوع و گلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین.
۲۷٫ مرتب اشتباه لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بهش بخندین.
۲۸٫ وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین موی بلند بیشتر بهش می یاد.
۲۹٫ بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین.
۳۰٫ کلید آپارتمان طبقه سیزدهم تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ?این راه هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره).
۳۱٫ ایمیل های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین.
۳۲٫ توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری، بی موقع دست بزنین.
۳۳٫ هر جایی که می تونین، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ?توی دستکش دوستتون بهتره).
۳۴٫ حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین.
۳۵٫ نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین.
۳۶٫ دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین.
۳۷٫ عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین.
۳۸٫ پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ? دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ??? درجه در جهات مختلف بچرخونین.
۳۹٫ با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین.
۴۰٫ شیشه های سس گوجه فرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین.
۴۱٫ موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین.
۴۲٫ توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بذارین.
۴۳٫ شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین.
۴۴٫ توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین.
۴۵٫ توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین.
۴۶٫ جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتل ها رو عوض کنین.
۴۷٫ یکی از پایه های صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین.
۴۸٫ توی مهمونی ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه.
۴۹٫ چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین.
۵۰٫ ورقهای جزوهء ۳۰۰ صفحه ای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطی پاتی بذارین، یه بر هم بزنین، بعد بهش پس بدین.
۵۱٫ اگر خیلی هوس کرده‏اید که با تلفن روی اعصاب کسی بروید، به او زنگ بزنید و سر حرف را باز کنید ولی نبندید!
۵۲٫ مخلوط شامپو و پودر رختشویی را داخل مستراح بریزید تا برای بیست و چهار ساعت مستراح کف کند.
۵۳٫ با یکی از اقوامتان تماس بگیرید و آنها را برای میهمانی به منزل خود دعوت کنید یا اینکه خودتان را به منزل آنها دعوت کنید و نروید.

منبع : سايت موبايل اسکاي


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: آموزش راه رفتن روي اعصاب؛
[ چهارشنبه نوزدهم مهر ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۵۲ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
با سلام

به دليل نوسانات عجيب و غريب دلار در هفته اخير بچه ها خودسرانه و يکي پس از ديگري دارن دلشونو به دريا ميزنن انشالله ما هم اگه خدا بخواد و اين مدارک لعنتي کامل بشه به جمع دوستان مي پيونديم.

قيمت دلار در امروز : همين ۲۰ دقيقه پيش : ۳۸۰۰تومن

حالا هرکي اينو خوند با کله ميره دريا....آقا بدويين که بوي دلار مياد

[ سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۱ ] [ ۷:۵۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

این عکس توسط عماد یکی از بازدیدکنندگان پر و پا قرص وبلاگ گرفته شده


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۱ ] [ ۱۲:۵۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

به یاد اولین عکس گروه دهی که گرفتیم .

اولین عکس دسته جمعی گروه 10 مهندسی کشتی چابهار

 البته در مورد عکس هایی که گروه ۱۰ میگرفت دو تا نکته حائز اهمیت بود :

ا . هر عکس تکی گروه ده حداقل متشکل از ۲نفر به بالا بود

۲ . هیچوقت آمارمون برای عکس های دسته جمعی کامل نبود ِ اصلا ما گروه دهی ها این موضوع رو افت کلاس تلقی می کردیم که سر این مسائل با آمار کامل باشیم . اما در مورد حق طلبی ها همیشه با حمایت ۱۰۰درصدی بچه ها روبرو بودیم!

اين روزها :                   این روز ها یک عده تازه از دریا برگشتند یه عده میخوان از دریا بیان خونه یه عده تازه رفتن دریا یه عده میخوان برن دریا یه عده دریا رو پیچوندن یه عده دارن واسه شایستگی میخونن یه عده سربازی اند و يه عده هم تو دانشگاه ...! خلاصه اين که گروه دهي ها همه پخش و پلا شدن...دوباره ميخوام به هم بپيونديد...

آهاي اونايي که به وبلاگ ميايين و با ديدن سوت و کور بودنش چيزي نميگين بهتره بدونين اين وبلاگ چند ساله که با نظرات داغ و کل کل ها و تبريک گفت ها و تسليت دادن هاي شما پابرجا مونده...

يادتون نره اينجا پاتوق غم و شادي هاي ما بوده نشه پاتوقمون بهم بخوره....

يادمون نره همين وبلاگ بوده که وادارت ميکرده بعضي شب ها ساعت ها پشت لب تاپت بشيني بدون اينکه بفهمي چند ساعت گذشته و فقط منتظر جواب دادن به کل کل ها بودي...تو نماز خونه تو بوشهر تو چابهار تو کشتي تو محمودآباد تو خونه و تو کشورهاي ديگه و حتي تو سربازي!!!

يادت نره اينجا نمک گيرت کرده نمکدون نشکني يه وقت...

راستي اينجا واسه من مثل آلبوم خاطرات ميمونه اگه واسه تو هم همينجوره نذار اين آلبوم اينجا خاک بخوره...

منتظر نظراتتون هستم هرچند مرتبط با موضوع نباشه...

راستي براي ديدن عکس هاي طنز گروه دهي روي لينک زير کليک کنيد:

برای مشاهده تصاویر طنز کلیک کنید


موضوعات مرتبط: مهندسی کشتی، مهندسی دریا، مطالب جالب، اخبار دریایی، دانلود فایل، اخبار گروه 10
[ یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ ۱۱:۴۳ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

 

انسان موجود عجيبی استـــــ
اگر به او بگـوييد در آسمـان، يـكصد ميـليارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد
بي چون و چرا مي پـذيرد، اما اگر در پاركی بـبيند روی نيـمكـتي نوشته اند رنگی نشـويد
بي درنگــــ انگشتــــ خود را روی نیمکتــــ می کـشد تا مـطمئـن شـود

نیچه


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ ۱۱:۱۷ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

از وقتي بچه ها رفتن دريا و سربازي اينجا متروکه شده ماهم ميايم يه فاتحه اي ميخونيم و ميريم.

لينک دانلود بازي :

http://s3.picofile.com/file/7484226983/Gun.swf.html

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: دانلود بازي ؛
[ یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ ۵:۱۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

ناو توپدار و موشک انداز شهید نقدی یا همان Admiral Naghdi در زمره ناوهای کلاس Corvettes قرار میگیرد. از مجموع 4 شناور این کلاس تنها 2 فروند در نیروی دریایی ایران باقی مانده است. بطور کلی ناوهای کلاس Corvettes با توجه به تسلیحات و توانایی های محدود خود, تنها جهت پشتیبانی و فرماندهی عملیات دریایی مناسب میباشند و در شرایط نبرد حقیقی به هیچ عنوان نمیتوان بر روی قدرت حمله آنها اتکا نمود ولی با به روزرسانی هایی که در ناو شهید نقدی به عمل آمد آن را آماده برای پاسخ به هرگونه تهدید و اعزام به هرگونه عملیات کرده است.

هرچند 4 ناو کلاس Corvettes در اواسط دهه 60 میلادی به نیروی دریایی شاهنشاهی ایران تحویل داده شد, اما تاریخ ساخت ناو Admiral Naghdi به اوایل دهه 50 میلادی باز میگردد و این ناو توپدار با حدود 60 سال سن, یکی از قدیمی ترین بازماندگان جنگ جهانی دوم میباشد و البته در موازنات بین المللی عرفا" یک شناور از رده خارج محسوب میگردد ولی با بروزرسانی های اخیر عملا چیز دیگزی نشان میدهد!

برای مطالعه بر روی نوشته سبز کلیک کنید


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
[ یکشنبه پنجم شهریور ۱۳۹۱ ] [ ۲:۳۸ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]


با سلام .  اشعاری که در طی دوران سربازی در قالب دوره ۲۲ اویس قرنی در خدمت اساتید بودیم برای شما دوستان عزیز قرار میدم.فعلا دو شعر بازدید امیر و ترخیصی در لینک شماره ۱ قرار داده شده اند.

downloadلینک شماره یک - (غیر مستقیم)download

منتظر اشعار بعدی باشید که به زودی در همین مطلب اضافه میشه...!


لینک دانلود شعر سرباز وروجک :

downloadhttp://s3.picofile.com/file/7478095913/SARBAZ_Vorojak.pdf.htmldownload



موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۱ ] [ ۷:۵۵ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

با سلام . بنابر درخواست تعداد زیادی از دوستان مطلبی که سال قبل هم برای کنکوری ها قرار داده بودیم رو برای این عزیزان قرار میدیم شاید بهشون کمک کرده باشیم:

رتبه قبولی در کنکور : (آمارهایی که میدم آپدیت شده ی سال ۸۶ هست یعنی ورودی گروه ۱۰ مهندسی کشتی و ۲۴ دریانوردی ):

به ادامه مطلب رجوع کنید...!

روی نوشتهء سبز رنگ پایین کلیک کنید


موضوعات مرتبط: مهندسی دریا
ادامه مطلب
[ شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱:۲۱ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

بالاخره انتظارها به سر رسید و تیم اعزامی گروه ۱۰ به پادگان سیرجان پس از انجام ماموریت از سیرجان بازگشت.

این دورهء پر بار بروبچه های بورسیه خوش درخشیدند و توانستند ماموریت خود را که همانا تبدیل سیرجان به حسن رود بوده را با موفقیت به پایان برسانند.

این دوره افراد مهمی چون :

۰. منشی مجید صالحی که واقعا سنگ تموم گذاشت....!!!

۱. حاج حسین فتاحی مداح اهل بیت و برخی شب ها گرمی بخش محافل انس با تنبک!

۲. ابر مهندس گروه اسم محفوظ غم (غلامحسن مرادی) طراح و نظریه پرداز پادگان

۳. اختر الشعرا استاد روشن دل شهرام هادی زاده شاعر تیم اعزامی!

۴. نیکو نیوز نیکوگفتار استاد مرخصی بیمارستانی توسط بیماری نشیمنگاهی ساختگی!

۵.طراح دیگر تیم مهندس النادمین امین نعمتی با طرح اتوماسیون

۶. اسم محفوظ میرچولی به عنوان افسر تدارکات و نظافت

۷. حسن دیلمی هاشم و علیرضا رضایت دانیال خلیلی بادابسری مدیران اجرایی شعبهء دوم بوفهء پادگان

۸. حسین عباسی العرب فوتبالیست تیم گردان تیم برتر جام رمضان پادگان

۹. مجتبی آیین حسینی نحس العلمای تیم اعزامی (تمامی بد بیاری ها  علی الخصوص تبعید از حسن رود به سیرجان از وجود منحوس حضرتش بود)

۱۰ . نیکبخت به عنوان آچار فرانسه دستمال پیام رسان گشتی بادبزن نفربر و ... در این دوره ایفای نقش کرد. فرماندهان نیز به این موضوع معترف شدند...

۱۱. تپل التاپلین مهندس بازرگان محمد ابراهیمی نژاد عامل تبعیض و فساد سردرگم از اینکه نتوانست از این دوره کسب و کاری دست و پا و روزی نسبتا حلالی به جیب بزند.

۱۲. ایوب اسیری منش به عنوان چمن آب ده و آب پاش

۱۳. تازروفسکی سلمان خسنوویچ شخصیتی پر از حرف اما در سکوت ( وقتی تفاوت روسیه و سیرجان را می دید الصانه سکوت ميکرد)

۱۴. جوگير النظما مهرداد فتحي و نعمان اسماعيلي ارشد الراشدين

۱۵. رضا قشقايي به عنوان مهستي!

و ديگران را که هر يک دستي بر آتش داشتند مجال نوشتن نيست... و بر ما آيه اي نازل شد که همانا ما براي هيچ يک از بندگان خويش چه دوست وچه دشمن سيرجان را آرزو نخواهيم داشت


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۱ ] [ ۲:۲۹ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

بنا به نتايج به عمل آمده از پست اخير " بچه ها چندم بريم حسن رود؟ " مايلم عرض کنم که هرکس در هر تاريخي که دلش خواست بره...اينجوري بهتره

باباجان دانشگاه نيست که استاد درس بده و ملت جزوه بنويسن و اونايي که نيومدن عقب بيافتن...سربازيه ؛ فوقش دو روز تو انفرادي باشي ؛ شايدم دو روز غيبت بخوري !!!

جالب اينجاست که اگه دو تا اتفاق بالا واستون بيافته سربازاي ديگه روتون يه حساب ديگه باز ميکنن!!!

احتمالا حساب قرض الحسنه پس انداز ( هه هه هه )

ديگه با خوتونه که چندم برين . اينايي که ميدونم صد در صد در تاريخ هاي زير ميرن:

سلمان : جلوتر از همه در تاريخ ۱ تير

من و ديلمي : ۴تير

نعمان و غلامحسن و عده اي از بچه هاي استان فارس : ۵ تير

....

فقط مواظب باشين اين چيزا مختون رو مشغول نکنه که يه وقت سشوار يادتون بره

به اميد ديدار همه شما در سلول ها و انفرادي هاي حسن رود

في امان الله

[ چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۸:۳۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

با سلام .

با توجه به يد طولاني بروبچه هاي گروه ۱۰ در شروع خودسرانهء ترم و همچنين زمان فرجه ها و  از اونجايي که يک تير مصادف با روز پنجشنبه و دوم تير مصادف با روز جمعه ميشه ميخواستم با هم يه هماهنگي داشته باشيم که جمع راضي باشن سوم تير يعني شنبه همه تو پادگان شهيد نامجو حاضر باشيم...

دوستان اگه پايه هستين نظرات مثبتتون رو بنويسين

از سر کل کل با بنده هم نظرات منفي ندين

نتايج نظر سنجي قبل از يک تير اعلام ميشه

[ شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱:۵۱ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سلام به تمام بچه های خوش ذوق گروه ۱۰

امروز در حال گشت و گذار تو دنیای مجازی نگاهمون افتاد به یه برنامه خیلی جالب که مطمئن هستم بعد از دانلود این برنامه دلتون میخواد باهاش ساعت ها کار کنید.

این برنامه یه پیانو خیلی زیباست که با استفاده از صفحه کیبورد میتونید ملودی های قشنگی بنوازید.

حجم این بنامه هم ۱.۷۵ مگابایت هست که من لینک مستقیمش رو براتون میذارم.

دانلود کنید ، بنوازید و لذت ببرید!

downloadDownload Direct Link


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: پیانو, دانلود برنامه پیانو
[ شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱۱:۵۸ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

پس از هنرمندی دوستانم استاد غلامحسن و شیخ فواد و اشارت های صد البته بجای سلمان خان ، به دور از انصاف بود تا بنده زبان در کام گیرم و بر لبانم سکوت برانم...

این چند بیت را بداهه وار و از سر دلسوزی وشاید هم دلتنگی حاجی قلابی برایش سرودم تا هم لبی خندان کرده باشیم و هم این حاجی قلابی را به راه راست هدایت کرده باشیم...!

تقدیم به خبائث الخبثا ، روحه الشریر  سهیل جوووووووااااان    !!!! 


ای حاج سهیل فرد اعلاء                   قلابی ترین حاجی دنیا

ای غرق به دریای تباهی                  ای حاجی رذل اشتباهی

گمراه کنندهء رفــیــقان                    ای شاد کنندهء حـــریـــفان

هی با توام ای سه راه افسر            غرقــه به فساد جمله یکســـر

در زمرهء زاغـــان جهانـــی                مـــنــقــار کریـــح و استخوانی

از تیرگی پر تو ای زاغ                     شب گشته نهان به پشت آفاق

ای دشمن روشنی و خوبی             زاغی چه بسا که دارکــوبی

دیدم که فرشتگان دربــار                در حال چــلانــدنـنـد ؛ انــگــار!!!

هی نامــهء اعمال سیاهت             شــویــنــد به یک آب زیادت

صد لیتر چکید جوهر ناب                 خالص بدون یه قطره هم آب!!!

اما که هنوز نامه ات سیاه است       کار تو و اصحاب تباه است

اصحاب تو جمله ساده لوحند           انگار ز اهل پشت کوهــنـــد

کــاین مکر و فریب ـ تو نبینند            کورند و مثال نقطه چینند...!!!

آن فرش که بود زیر پایت                 روش خوردی طعام این جماعت؛

لوله بشود رود به چشمات             ای شانس نکردمش به آنجات

بـــــا درصـــد 65 الکل                   با صحابه ای شاسگول و اسگل

می میزدی و یه شب تو مستی          زدی پای حامد لعل رو شکستی!!!

با " کال آف دیوتی" یا با " کانـــتـر"         ملتی رو کرده بودی شاطر

راه دادن قاچاقی افراد به خوابگاه        هم بوده یکی از آن هزار ها

مسواک زدن تو شیخ الاول              کابوس بوده برام از اول

«حاجی قلابی عادت داشتند با دهان پر از کف در راهرو قدم بزنند تا همگان بدانند ایشان نیز مسواک میزنند!»

گویند که دوست آینهء دوست              پس ارج بنه به آنچه نیکوست

برچین ز دلت بساط کینه             برگرد به مواضعت دیوونه!!!

شیخنا فواد , غلام و سلمان              پندت بدهند با دل و جان

تا ره نروی به کور کوری        یا به اختیار شاید به زوری

زین پند که دادم از رفاقت        برگرد به مواضعت بکش خجالت!!!

برگرد...برگرد...کاین ره که تو میروی به حیدرآباد است...!

 

[ چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱۲:۶ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

محل كنوني موزه دريانوردي، در سال ۱۸۵۸ ميلادي برابر با ۱۲۷۵ هجري قمري به عنوان مقر تابستاني نمايندگي انگليس در سبزآباد تاسیس شد و مدتی بعد به مقر دائمی سرکنسول گری انگليس در بوشهر تبدیل شد. این بنا تا زمان پایان جنگ جهانی دوم در اختیار دولت انگلیس بود تا آنکه در سال ۱۹۴۶ ميلادي برابر ۱۳۲۵ هجري قمري و بعد از انتقال نمايندگي سياسي انگليس به بحرين، اين عمارت به دولت ايران تحويل گرديده و در اختيار نيروي دريايي ايران قرار گرفت. طی سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ رایزنی های لازم برای تبدیل این مکان به موزه موزه دريا و دريانوردي خليج فارس صورت گرفته و در سال ۱۳۸۷ آماده بازدید علاقه مندان گردید.

ساختمان قدیمی در حال روکش شدن با ورقهای کامپوزیت

به ادامه مطلب برويد...


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
برچسب‌ها: موزه دريا و دريانوردي خليج فارس – ناو جنگی پرسپولی, عکس فراوان
ادامه مطلب
[ سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۶:۳۹ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]

سلام بچه ها

میخوام یه بار دیگه اتحادتون رو ثابت کنید و ۵ دقیقه از وقتتون رو واسه بهتر شدن وبلاگ بزارید.

قضیه از این قراره که میخوایم واسه وبلاگ گروه دامنه ی com. بگیریم یعنی engine10.blogfa.com تبدیل میشه به engine10.com !!!

واسه این کار من به حداقل  ۹ نفر مرد دلاور (و البته زن کار درست) نیاز مندم تا فقط با کلیک بر روی لینک زیر  به صفحه ی سایت مربوطه برن و اقدامات زیر رو به ترتیب انجام بدن. کسانی هم که این مراحل  رو کامل کردن بیان و درقسمت نظرات همین مطلب اسمشون روبنویسن تا آمار نفرات دستمون باشه..

مرحله اول : بر روی لینک زیر کلیک کنید

http://www.FreePremiumDomain.com/?r=552532

مرحله دوم : طبق تصویر یک ایمیل و پسوورد رو در صفحه باز شده وارد کنید و به مرحلهء بعدی برید :

 step2

مرحله سوم :

طبق تصویر زیر مراحل رو دنبال کنید :

 step3

 فقط یادتون نره که این پایان کار نیست و باید ثبت نام خودتون رو کامل "complete Registeration" کنید.

final step

يعني با همون user و password از طريق member login وارد بشين

پس از ورود با عکس زير مواجه ميشين که بايد طبق عکس برين!

 آخرین مرحله

 بعد از کلیک کردن یه فرم کوچیک دیگه هم هست که مثل فرم مرحله سوم هست و سه سوته میشه کاملش کرد

بچه ها ببخشيد که پر حرفي کردم...

تورو خدا خسته نشيد و تا آخرش برين

پیشایش دمتون گرم

و از زحماتتون صمیمانه تشکر میکنم.

یادتون نره رمز پیروزی اتحاده و این تنها نقطه تمایز

گروه ۱۰ با بقیه گروه ها بود ؛ هست و خواهد بود

 


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ جمعه پنجم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۳۲ ق.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
چنتا خبر از گروه ۱۰ :

۱. حاج عباس و حاج سهيل و حاج عيسي و حاج حسين عيدي از مکه برگشتن...البته دوتا مورد آ؛خر رو مطمئن نيستم خلاصه اميدوارم سنگهاشونو به حاج سهيل زده باشن

۲. حامد ؛ امير شريفي ؛ اسي ؛ سينا و حجت هم دل به دريا زدن و رفتن.

۳. کارت هاي دوره ها صادر شده البته واسه گروه يک...

۴. گروه ۲ يادتون نره هفتهء بعد محمودآباد دوره دارين...اينو گفتم تا تعطيلات کوفتتون بشه

۵. آقايوني که پست نميذارن ازشون خواهش ميکنيم يه چرندي مثل همين که من تفت دادم بنويسن

۶. سلام برسونين


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ سه شنبه دوم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۴:۳۶ ب.ظ ] [ شهرام هادی زاده ]
   ........   مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ توسط تمامی بچه های گروه 10 مهندسی مکانیک کشتی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار اداره می شود و خاطرات این گروه باحال در آن ثبت می شود.


گروه ۱۰ نود دریادل مست                                  
تمام بچه ها یک دل و یک دست

گروه 10نود مرد دلاور                                    
همیشه شاد و شنگول-می تو ساغر

گروه ۱۰ هوادار  صداقت                                  
همه دریادل و اهل رفاقت

گروه ۱۰ نماد سربلندی                                     
مگه میشه به engine دل نبندی

گروه ۱۰ هزاران راز داره                                
همیشه عیش و نوش و ساز داره

گروه ۱۰ کلاسش ملتو  کشت                              
قشنگه اتحادش مثل یک مشت

گروه ۱۰ همیشه یکه تازه                                   
در  صلح و رفاقت بازه بازه

گروه ۱۰ تمنای  غروره                                     
سر  کل کل یه راهه بی عبوره

بروی صفحه ی تاریخ نوشته                               
گروه ۱۰ رییس خوابگاه هشته

یا حتی روی بال صد فرشته                                 
مرام و معرفت هاشون نوشته

نحوه ورود کاربران و نویسندگان به وبلاگ
سایت بلاگفا را بیاورید.www.blogfa.com
در صفحه نخست و یا در صفحه ورود به بخش مدیریت وبلاگ گزینه "ورود به وبلاگهای گروهی" را انتخاب کنید.در مرحله بعدنام وبلاگ(engine10)، نام کاربری خود و کلمه عبور را وارد کنید.
در مرحله بعد برای افزودن مطلب گزینه ی "پست مطلب جدید "را کلیک کنید ومطلب خود را در کادر مربوطه بنویسیدو در پایان گزینه "افزودن"را کلیک کنید.
در صورت نیاز میتوانید در صفحه اول بلاگفا از راهنمای بلاگفا هم کمک بگیرید.
          

امکانات سایت

   آی پی رایانه شما :